Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایمنا»
2024-05-05@01:10:30 GMT

ناگفته‌ها و ناشنیده‌های جایزه «بوکر»

تاریخ انتشار: ۲ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۲۵۳۴۱۴

ناگفته‌ها و ناشنیده‌های جایزه «بوکر»

بوکر روی مرز باریک اعتبار ادبی و اقبال عمومی حرکت می‌کند. گمنام بودن بیش‌ازحدِ برندگان ممکن است این خطر را به دنبال داشته باشد که جامعه را خشمگین کرده و باعث التهاب در بازار کتاب شود.

به گزارش خبرنگار ایمنا، درست بعد از ساعت هفت و بیست دقیقۀ بیستم اکتبر ۱۹۸۱، حدود صد مهمان برای مراسم اهدای جایزۀ بوکر در تالار استِیشنِرز هالِ لندن با دیوارهای تمام چوبی‌اش نشستند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

شام عبارت بود از موس آووکادو و قارچ مزه‌دارشده، فیلۀ ماهی سوخاری، سینۀ پرشدۀ قرقاول، پنکیک گیلاس و دسر فندقی. ترکیب ناشناخته و شیک منوی غذا (آووکادو!) حاکی از آن بود که جایزۀ آن سال، دست‌کم این بار، جایزه‌ای مدرن است (گذشته در سال ۱۹۷۵، سوپ «لاک‌پشت سبز» سرو شده بود، غذایی که به‌کلی از عصر دیگری آمده بود). گهگاه در میان مهمانان چهره‌های فرهنگی برجستۀ لندن هم به چشم می‌خوردند، مثل جوآن بِیکوِل، آلن ینتوب، کلر تومالین. صندلی‌ها را طوری چیده بودند تا اگر ایتالو کالوینو در آخرین لحظات خودش را رساند، بتوانند تغییرشان بدهند.

رسانه‌ها هم پوشش زندۀ تلویزیونی از مراسم را از همان سال به‌طور منظم آغاز کرند، مسئله‌ای که، در عصر باشکوه شبکه‌های تلویزیونی، نقشی اساسی در شهرت این جایزه داشت، درست به‌اندازۀ رسوایی‌های به‌دقت هدایت‌شدۀ پیرامونش که خبرشان مدام مثل بمب صدا می‌کرد. سال پیش‌ازآن، آنتونی برجس درخواست کرده بود نتیجه را از قبل به او اطلاع دهند، چون اگر ویلیام گلدینگ جایزه را برده باشد که همین‌طور هم شد در مراسم شرکت نخواهد کرد. مارتین گاف، گردانندۀ بوکر، ماجرا را افشا کرد و قهرِ ادبی برجس به خوراک تیترهای خنده‌دار خبری تبدیل شد. طی ۳۴ سال مسئولیت گاف، خرده‌خبرهای نصفه‌نیمۀ فراوان دیگری هم بودند که از اتاق داوری به بیرون درز کرده بودند. هیلاری منتل، که در ۱۹۹۰ داور این جایزه بود، به من می‌گوید «وقتی که از وجود این افشاگری‌های هدفمند و غالباً بسیار گمراه‌کننده باخبر شدم، یک‌جورهایی وحشت کردم». با همین تمهیدات بود که بوکر نه‌تنها به جایزه‌ای ادبی، که به آوردگاهی هیجان‌انگیز برای بحث و مجادله و گمانه‌زنی بدل شد، یعنی به نهادی فرهنگی.

در برنامۀ تلویزیونی ۱۹۸۱ با یک مأمور شرط‌بندی از لَدبروکس هم مصاحبه شده بود. رمان میوریل اسپارک، ولگردی با قصد قبلی، اثر محبوبی بود و هفت به چهار رویش شرط می‌بستند. شرط‌بندی روی هتل سفید، اثر دی‌ام تامس، هم سه به یک بود و عدۀ زیادی به موفقیتش امید بسته بودند. همچنین افراد دیگری مثل مولی کین، ایان مک‌ایوان، ان اشلی، دوریس لسینگ و سلمان رشدی هم شانس موفقیت داشتند. از نظر عده‌ای خجالت‌آور است که شرط‌بندی، که پای ثابت جایزۀ بوکر است، از مسابقات اسب‌دوانی پا به عرصۀ ادبیات جدی بگذارد. اما آن‌طور که از یک یادداشت داخلی قدیمی برمی‌آید، بوکر همیشه مصمم به ایجاد «تنش و چشم‌انتظاری» بوده است، همین بس که بدانیم امید می‌رفته که «باعث شود مردم در بیرونِ ساختمان محل برگزاریِ جلسۀ نهایی منتظر بمانند، چراکه نمی‌توانند حتی یک دقیقه بیشتر از چیزی که لازم است برای شنیدن خبر صبر کنند».

ساعت ۷:۳۷ عصر، نام برنده را اعلام کردند. همۀ دوربین‌ها به‌طرف سلمان رشدیِ ۳۴ ساله چرخیدند (روی او هشت به یک شرط بسته بودند)، کسی که تا همین چند وقت پیش تبلیغاتچیِ شرکت تبلیغاتی اوگیلوی اند میتر بود و حالا صاحب یک چک دَه‌هزارپوندی و شهرت یک‌شبه شده بود.

جایزۀ بوکر داشت به جزئی از روح جسورتر، بزرگ‌تر و رقابتی‌ترِ حاکم بر نشر، و به‌طور کلی‌تر به جزئی از فرهنگ بریتانیا بدل می‌شد. پیتر مِیِر، رئیس جدید و زیرکِ انتشارات پنگوئن، حق انتشار اکثر آثار حاضر در فهرست نامزدهای نهایی ۱۹۸۰ را روی هوا قاپید، عنوان بوکر را روی جلدشان زد و خیلی تَروفِرز به بازار عرضه کرد -کاری که خریدن، خواندن و نظردادن دربارۀ «کتاب‌های بوکر» را مقرون‌به‌صرفه و جذاب می‌کرد. در سال ۱۹۸۲، کتاب‌فروشی زنجیره‌ای جدید و جسوری به نام «واتر اِستونز» تأسیس شد، و دو سال بعد، جایزۀ تِرنِر به‌مثابۀ بوکر هُنری پایه‌گذاری شد. در سال‌های جاه‌طلبانۀ نخست‌وزیری تاچر، نه‌فقط بازار رقابت بوکر، که بازار هر نوع رقابتی داغ بود.

از زمان پیروزی رشدی به بعد، زندگی بیشترِ نویسندگانی که برندۀ این جایزه شدند به‌کلی دگرگون شد (اوایل، جایزۀ بوکر «چیزی شبیه به نشان اسکار» بوده است، طوری که در یادداشتی خصوصی از آن چنین یاد شده: مجسمۀ زنی کمابیش به سبک آرت دکو که یک دیس را بالای سرش گرفته و بیش از نیم متر ارتفاع دارد). رشدی به من می‌گوید «این جایزه باعث شد بتوانم زندگی‌ام را با شغلم بچرخانم، کاری که از آن روز به بعد انجامش داده‌ام». بن اُکری دربارۀ لحظه‌ای که، یک دهه بعد، نامش در ضیافتی در گیلدهال لندن اعلام شد می‌گوید «بلند شدم و به‌آهستگی، طوری که انگار خواب می‌بینم، قدم برداشتم. از بین همۀ این میزها رد شدم و راهم را باز کردم. می‌شود زندگی ادبی‌ام را به قبل و بعد از آن قدم‌ها تقسیم کرد».

ارزش جایزۀ بوکر امروزه ۵۰ هزار پوند بود و جهش آنیِ میزان فروش را تضمین می‌کرد. بوکر هنوز هم زندگی برندگانش را زیرورو می‌کند. رمان تالار گرگ نوشتۀ هیلاری منتل از پیش از دریافت جایزۀ بوکر در سال ۲۰۰۹ اثر پرفروشی بود، بااین‌همه، منتل می‌گوید «حس می‌کنی جایگاهت یک‌شبه تغییر کرده». برناردین اواریستو، که جایزه را در سال ۲۰۱۹ به‌طور مشترک با مارگرت اَتوود دریافت کرد، هنوز بعد از دو سال، درگیر مصاحبه با مطبوعات است. تابستان که با او صحبت کردم، به‌گمانم، روز مصاحبه با نشریات پرتغالی بود، اما حساب کار از دستش در رفته بود. او تا پیش از کسب جایزۀ بوکر هرگز نتوانسته بود فقط و فقط از راه داستان‌نویسی امرار معاش کند، اما بعد، تازه در ۶۰ سالگی و برای هشتمین رمانش جایزه از راه می‌رسد؛ «هر چیزی که می‌توانستم برای زندگی حرفه‌ای‌ام آرزو کنم در یک شب برآورده شد»: حق اجرای صحنه‌ای و سینمایی اثرش خریداری شد، به ۵۰ زبان مختلف ترجمه شد و یکی از رسانه‌ها در مجموعه‌مستندِ «تصور کن» مستندی درباره‌اش ساخت. او که نخستین زن سیاه‌پوستی است که برندۀ این جایزه شده ناگهان دریافت که لازم است اعتراض سیاسی‌اش را بیان کند: «ناگهان از نوعی جدیت، احترام و اعتبار خاص برخوردار شدم». از ناشری شنیدم که اواریستو حالا دیگر «مصاحبه‌شونده، مصاحبه‌کننده، رئیس فلان‌جا، و چهرۀ فلان‌چیز» شده است.

برای داگلاس استوارت که جایزه را در نوامبر ۲۰۲۰ برای اولین اثرش، یعنی شاگی بین، پایِ برنامۀ زوم دریافت کرد هیچ ضیافتی در کار نبود، بلکه او و شریک زندگی‌اش در خانه‌شان در نیویورکِ کرونازده نشستند، پیتزا سفارش دادند و تهِ یک بطری شامپاین «باستانی» را درآوردند. استورات بیشترِ دو ماه آینده را هم روی همان مبل خاکستری خانه‌اش سپری کرد، و مصاحبه پشت مصاحبه بود که از طریق زوم انجام می‌داد. راوی میرچِندانی، ویراستارِ استوارت در لندن، می‌گوید زمانی که انتشارات پیکادور کتاب را در اختیار گرفت به فروش ۲۵ هزارنسخه‌ای هم راضی بود، چه برسد به حالا که فقط در انگلستان ۸۰۰ هزار نسخه از آن به فروش رسیده است؛ دیگر از آمار فروش در آمریکا و تیراژ خارجی بی‌شمارَش که بگذریم. میرچندانی می‌گوید «بسیار قابل‌توجه است که کتابی راجع به کودکی از طبقۀ کارگر در دهۀ هشتاد میلادی و در شهر گلاسگو به زبان‌های ماراتی، گرجی و مغولی ترجمه شود».

در زمانه‌ای که جایگاه فرهنگی رمان متزلزل شده و هم‌زمان صورت‌های دیگرِ سرگرمی، مهیب‌تر از همیشه، قد علم کرده‌اند، در زمانه‌ای که پوشش رسانه‌ای ادبیات هر روز کمتر می‌شود و درآمد نویسندگان کاهش یافته است (در سال ۲۰۱۸ میانگین درآمد سالیانۀ نویسندگان ۱۰ هزار و ۵۰۰ پوند بود، این رقم ۴۲% کمتر از میانگین درآمد در سال ۲۰۰۵ است)، رشد بوکر نه‌تنها کمتر نشده، که به‌عنوان نیرویی انرژی‌بخش و مهم در صنعت نشر بیشتر هم شده است، نیرویی که انبوه خوانندگان را با کتاب‌هایی آشنا می‌کند که به‌خودیِ‌خود بعید است بتوانند در بازار خودی نشان دهند. گبی وود، مدیر جایزۀ بوکر، می‌گوید بردنِ این جایزه به‌نوعی «تاج‌گذاری» تبدیل شده است.

هر جایزۀ ادبی نیازمند چند داور است. در آتن باستان که نمایش‌نامه‌های اشیل، سوفوکل و اوریپیدس برای تاجی از شاخه‌های پیچک با هم رقابت می‌کردند امر داوری را شهروندانی به عهده می‌گرفتند که با قرعه‌کشی انتخاب می‌شدند. داوران جایزۀ گُنکور فرانسه همان جایزه‌ای که در سال ۱۹۶۸ ناشری جوان به نام تام مَشلر با رؤیای راه‌اندازیِ بوکر قصد داشت از آن الگوبرداری کند دَه نفر از بزرگان ادبیات هستند که پس از انتخاب‌شدن، به‌طور مستمر و تا بازنشستگی در سن ۸۰ سالگی، به کارِ داوری ادامه می‌دهند. آن‌ها اولین سه‌شنبۀ هر ماه برای صرف ناهار در رستوران دروآنِ پاریس، که از سال ۱۹۲۵ محل جمع‌شدنشان بوده است، دور هم جمع می‌شوند و آثار را بررسی می‌کنند. هر یک از داوران مرد و معدود داوران زن کارد و چنگالی دارند که اسمشان رویش حک شده است.

برای بوکر هر سال هیئت داوران جدیدی انتخاب می‌شود، همین باعث می‌شود پیش‌بینی حتمیِ نتیجه بسیار دشوار باشد. شخصی که داوران را با تأیید رسمی اعضای هیئت‌امنای بوکر انتخاب می‌کند وود، مدیر بوکر، است. وودِ پنجاه‌ساله، که پیش‌ازاین مدیر ادبی تلگراف بوده است، چهره‌ای آرام و متفکر از خود نشان می‌دهد: درست برعکسِ گاف و ایان ترِوین، دو مدیر قبلی، که هردو محصول دوران پرماجراترِ ادبیات در لندن بودند. وود که به‌خاطرِ داشتن مادری مکزیکی به دو زبان مسلط است، به‌قول خودش، در «محیطی سمینارمانند» بزرگ شده است پدرش، مایکل وود، استاد زبان انگلیسی پرینستون است که ازقضا در سال ۲۰۱۵ رئیس هیئت داوران بوکر هم بوده است، یعنی همان سالی که وود مدیریت بوکر را به عهده گرفت.

موقعیتِ وود او را، در عین آرامشی که دارد، به یکی از قدرتمندترین افراد صنعت نشر در جهان بدل کرده است، قدرتی که محتاطانه از آپارتمان او در آرک‌وِی در شمال لندن اعمال می‌شود، چراکه بوکر، فعلاً، هیچ دفتری ندارد (تا اوایل سال ۲۰۲۱ که وود به‌صورت آزاد کار می‌کرد و کارش تمام‌وقت نبود حتی هیچ کارمندی هم نداشت، هرچند، از سال ۱۹۹۳ یک مشاور روابط عمومی، به‌طور مستمر، از خارج از مجموعه با بوکر همکاری می‌کند: دوتی اروینگ، مدیر همه‌کارۀ پشت‌صحنه.

بنیان‌گذاران جایزه تشخیص داده بودند که ترکیب مناسب داوران باید شامل یک «رئیس»، یک «منتقد»، یک «ناشر»، یک «رمان‌نویس» و یک «فرد متفرقه» باشد (این آخری، براساس یادداشتی متعلق به سال ۱۹۷۰، می‌تواند یک «خانم بازیگر باهوش … مثل شیلا هنکاک یا فنِلا فیلدینگ باشد»). در سال‌های بعد، ناشران، به‌جز ناشران بازنشسته، از هیئت داوران کنار گذاشته شدند، و باورهای مربوط به وجود تنوع نژادی و جنسیتی در میان داوران دچار تحولات اساسی شدند. بیست سال طول کشید تا بوکر برای اولین بار داوری سیاه‌پوست یا آسیایی انتخاب کند (ترِوِر مک‌دانلد، گویندۀ اخبار، در سال ۱۹۸۷). از سال ۲۰۱۵، حدود یک‌سوم داوران رنگین‌پوست بوده‌اند. تا پیش از اینکه وود به این رویه خاتمه دهد، جلسات مشورتی در باشگاهِ بسیار سنتی و مردانۀ گَریک برگزار می‌شد. وود به من می‌گوید «وقتی عهده‌دار این شغل شدم، چند نفرشان می‌گفتند نگران نباش گبی، ما برائت میز رزرو می‌کنیم. و من جواب می‌دادم مشکل من این نیست».

وود می‌گوید دوست دارد هیئت داوری را هیئتی از «همتایان خلاق» بداند. هیئت داوران ۲۰۲۱ به ریاست مایا جاسانُف، استاد تاریخ دانشگاه هاروارد، از «یک رمان‌نویس، یک خانم بازیگر بسیار فرهیخته، یک استاد دانشگاه، یک روزنامه‌نگار و یک کشیش بازنشسته تشکیل شده بود». این‌ها را روآن ویلیامز می‌گوید، همان کشیش بازنشسته که اسقف اعظم سابقِ کانتربری و شاعر است. یکی از نفرات ثابت هیئت داورانْ منتقد است، این منتقد معمولاً کسی است که وود قبلاً در زمان روزنامه‌نگاری ادبی‌اش با او کار کرده است. امسال هوراشیا هرود، سردبیرِ فایننشال تایمز، در این جایگاه قرار گرفته است؛ منتقدِ سال ۲۰۱۶ جون دِی، نویسنده و استاد دانشگاه، بود که، به گفتۀ خودش، دعوتش به هیئت داوران سربسته و کمی سرّی بوده است: «کمی شبیه این بود که در یکی از کافه‌های آکسفورد برای عضوگیری در ام‌آی فایو با تو وارد گفت‌وگو شوند». وود می‌گوید که دِی را به این دلیل انتخاب کرده که «می‌تواند آثار ویل سلف را برای خوانندگان تلگراف توضیح بدهد» با این حرفش درواقع می‌خواست به من بفهماند که دنبال کسی بوده که از مدرنیسم سر دربیاورد، اما گرایش چندان عمیقی به آن نداشته باشد.

بوکر روی مرز باریک اعتبار ادبی و اقبال عمومی حرکت می‌کند. گمنام بودن بیش‌ازحدِ برندگان ممکن است این خطر را به دنبال داشته باشد که جامعه را خشمگین کرده و باعث التهاب در بازار کتاب شود (چه دیر بود، چه دیر اثر جیمز کِلمن در سال ۱۹۹۴ برندۀ جایزۀ بوکر شد و باعث شد رئیس بخش کتابِ خرده‌فروشی دبلیواچ اسمیت نامه‌ای کنایه‌آمیز به بوکر بنویسد. او در این نامه اشاره کرده بود که فروش این کتاب بعد از دریافت جایزه چهار برابر شده و، از هفته‌ای ۸ نسخه، به ۳۰ نسخه رسیده است). از طرف دیگر، اگر بوکر زیادی به‌سمت جریان‌های غالب و باب روز هم متمایل شود، باز با مشکل روبه‌رو خواهد شد، چراکه انتظار می‌رود برندۀ بوکر براساس معیارهای والاتری از جذابیت تجاریِ صرف انتخاب شود. در سال ۲۰۱۱ که وود داور جایزه بود، یکی از داوران گفت طرف‌دار کتاب‌هایی است که «سریع پیش بروند» و این اظهارنظر جنجال بزرگی به پا کرد. حواشی پس از این اتفاق به شکل‌گیریِ نه یک جایزه، که دو جایزۀ رقیب منجر شد، جوایزی که هدفشان پس‌گرفتن خلوص ادبی‌ای بود که به نظر می‌رسید دارد در بوکر به باد می‌رود. از دل هر جایزه جایزۀ دیگری بیرون می‌آید تا، به گفتۀ جیمز اینگلیش پژوهشگر ادبی، یا با نمونۀ موفقی رقابت کند (گنکور در پیِ نوبل، بوکر برای رقابت با گنکور، و ترنر به تقلید از بوکر تأسیس شد)، یا مجمع ردشدگان راه بیندازد. جایزۀ زنان در واکنش به فهرست تماماً مردانۀ نامزدهای بوکر در سال ۱۹۹۱ برپا شد، درست مثل جایزۀ فمینای فرانسه که در سال ۱۹۰۴ برای مقابله با زن‌ستیزی گنکور بنیان گذاشته شد.

سمیر رحیم، رمان‌نویس و دبیر بخش کتابِ مجلۀ پراسپکت و از داوران سال ۲۰۲۰، می‌گوید وود دوست دارد «داورها را طوری بچیند که به هم بیایند و طوری با این قضیه برخورد می‌کند که انگار با یک قرار عاشقانۀ عجیب‌غریب پنج‌نفره مواجه است». وود به زوج‌هایی فکر می‌کند که بودنشان کنار هم دردسرساز یا نامحتمل است، به عنوان مثال ژاکلین رُز، نظریه‌پرداز انتقادی، در کنار وال مک‌دِرمید، رمان‌نویس جنایی (۲۰۱۸)؛ امیلی ویلسون، استاد ادبیات یونان و رم باستان، در کنار لی چایلد، تریلرنویس (۲۰۲۰). وود می‌گوید «به نظرم اولین زنی که اݧݧݧُدیسه را به انگلیسی ترجمه کرده و نویسنده‌ای که جک ریچر را نوشته می‌توانند گفت‌وگوی جذابی دربارۀ داستان معاصر انگلیسی داشته باشند. آیا می‌توان بی‌نهایت سخت‌گیر و درعین‌حال بی‌نهایت اهل مدارا بود؟ آیا این دو نفر می‌توانند تجسم همین ایده باشند؟».

کلنجاررفتن با ترکیب‌های محتمل هیئت داوران یک بازی یک‌ساله است. وود در بهار ۲۰۲۱، زمانی‌که داشت روی ترکیب احتمالی داورها برای جایزۀ ۲۰۲۲ کار می‌کرد، به من گفت «همین امروز صبح داشتم تیم فوتبال خیالی‌ام را می‌چیدم، اسم‌ها را در دفتر یادداشت تلفن همراهم جابه‌جا می‌کردم. این کار را هر چند روز یک بار انجام می‌دهم. این نفرات می‌روند به ترکیب اصلی و این نفرات می‌روند به نیمکت ذخیره‌ها».

معرفی کتاب‌ها به بوکر عذاب هرسالۀ ناشرهاست. در نگاه اول، مقررات بسیار ساده‌اند. هر مؤسسۀ انتشاراتی (که ممکن است ناشر مستقل یا زیرمجموعۀ شرکت مختلطی باشد) اجازه دارد فقط یک کتاب ارائه کند، آن هم فقط «اثر بلند داستانی» که از ابتدا به زبان انگلیسی نوشته شده باشد. مجموعه‌داستان‌های کوتاه و نیز آثاری که توسط خودِ نویسنده منتشر شده باشند هیچ‌کدام واجدشرایط نیستند. واژۀ «رمان» در سال ۲۰۱۹ از مقررات بوکر حذف شد، چراکه بحث‌برانگیزبودنِ آن از سال‌ها پیش، یعنی از ۱۹۷۱، ثابت شده بود. در آن سال در کشوری آزاد اثر وی‌اس نایپل برندۀ بوکر شد و سال بیلو و جان فولز، داوران مسابقه، با همکاران خود بر سر رمان بودن یا نبودنِ این اثر اختلاف داشتند.

اما پیچیدگی‌های مبهمی هم هست. علاوه‌بر آن یک کتاب (که ممکن است در انتشارات کوچک و مستقلی مثل «گالی بِگِر پرِس»، نمایندۀ صددرصد آثار داستانی، و در انتشارات بزرگی نظیر «جاناتان کِیپ»، نمایندۀ فقط دَه درصد آثار هر سال، باشد)، هر رمانی که نویسنده‌اش در گذشته به جمع نامزدهای نهایی جایزه راه یافته باشد نیز قابل‌ارائه است. درضمن، مؤسساتی که طی پنج سال اخیر آثارشان در فهرست اولیۀ نامزدها قرار داشته می‌توانند عناوین دیگری را هم معرفی کنند که تعدادشان، بنا به شرایط مختلف، متغیر و در نهایت چهار عنوان است. غیر از این، هر مؤسسۀ انتشاراتی می‌تواند پنج اثر دیگر را هم معرفی کند که در صورت تمایلِ داوران به مسابقه «فراخوانده می‌شوند». در آخر، داوران هم مجازند هر کتاب واجدشرایط دیگری را که مطلوبشان است «فرابخوانند». هیچ‌یک از کسانی که با آن‌ها صحبت کردم، به‌جز ایو اسمیت که دبیر خویش‌فرمای بنیاد بوکر است، نتوانست تمام این مقررات را فی‌البداهه به خاطر بیاورد.

هیچ‌کدام از تغییراتی که تاکنون در ضوابط بوکر داده شده به‌اندازۀ تصمیمی که برای بزرگ‌ترکردن دایرۀ صلاحیت‌ها در سال ۲۰۱۴ گرفته شد جنجال‌برانگیز نبوده است، تصمیمی که براساس آن همۀ نویسندگانی که به زبان انگلیسی می‌نویسند واجد شرایط هستند، برخلافِ قبل که فقط نویسندگان اهل انگلستان، ایرلند، کشورهای مشترک‌المنافع و زیمبابوه اجازۀ ارسال آثارشان را داشتند. چنین تغییری اساساً به این معنی بود که حالا آمریکایی‌ها نیز می‌توانند وارد رقابت شوند، و همان‌طور که خیلی‌ها از آن بیم داشتند، جایزه را تصاحب کنند (امسال، تنها یک نویسندۀ بریتانیایی‌سومالیایی با نام ندیفه محمد از انگلستان در فهرست نهایی حضور دارد، و نیمی از نامزدها آمریکایی هستند).

این تغییر با مخالفت شدید عدۀ زیادی از اهالی صنعت نشر بریتانیا مواجه شد به‌خصوص از این بابت که جوایز بزرگ آمریکا، نظیر پولیتزر و جایزۀ ملی کتاب آمریکا، از قبل برای نویسندگان آمریکایی کنار گذاشته می‌شوند. حتی منتقدان آمریکایی هم از این بابت ناراضی بودند و معتقد بودند که مقرراتِ جدید فرصتِ کشف کتاب‌هایی را که بیرون از مرزهایشان نوشته می‌شود از آن‌ها می‌گیرد. همین سه سال پیش، ۳۰ ناشر نامۀ مشترکی را امضا کردند و در آن خواهان لغو قانون جدید شدند. تا پیش از سال ۲۰۱۴، بوکر در این فکر بود که با سودبردن از اسم‌ورسم قابل‌توجهی که در میان خوانندگان آمریکایی دارد جایزۀ آمریکایی جداگانه‌ای راه‌اندازی کند، حتی برای این کار به مؤسسۀ مشاورۀ مدیریتیِ مک‌کنزی هم مسئولیت داد تا قابلیت اجرایی آن را بررسی کند. اما درنهایت این ایده به دلیل هزینه، پیچیدگی و رگه‌های کم‌رنگی از غرور کنار گذاشته شد. در آخر این اِد ویکتور، مشاور ادبی فقید، بود که به بوکر پیشنهاد کرد تا صرفاً دایرۀ همان ضوابط اولیۀ جایزه را گسترش دهد.

از دیدگاه دست‌اندرکاران بوکر، قانون قدیمی کشورهای مشترک‌المنافع دیگر توجیهی نداشت. این قانون از سال‌های آغازین بوکر به جا مانده بود، یعنی از ۱۹۶۹ تا ۲۰۰۲ که جایزۀ بوکر از حمایت مالی شرکت «بوکر» برخوردار بود و تاحدی توسط این شرکت اداره می‌شد. شرکت بوکر کسب‌وکاری بود که ریشه‌های عمیقی در امپراتوری بریتانیا داشت. درحال‌حاضر، این شرکت در انگلستان است و در حوزۀ عمده‌فروشی مواد غذایی فعالیت می‌کند، اما تا قبل از استقلال کشور گویان، در آنجا مستقر بود و از عمد به تولید عرق نیشکر مشغول بود. پس از آنکه شرکت سهامی عام با مسئولیت محدود بوکر مالک جدیدی پیدا کرد و از حمایت مالی‌اش دست کشید، جایزۀ بوکر فعالیتش را در قالب بنیاد خیریۀ ترویج ادبیات و کتاب‌خوانی ادامه داد، و صندوق سرمایه‌گذاری تأمینیِ «من گروپ»، به‌مدت ۱۷ سال، حمایت مالی آن را به عهده گرفت. از سال ۲۰۱۹، هزینۀ جایزۀ بوکر توسط خیّری بسیار مدرن، یعنی مایکل موریتس، تأمین می‌شود؛ موریتس لاغراندام و ورزیده، اهل کتاب، گریزان از جمع، شیفتۀ دوچرخه‌سواری و متولد کاردیف است، قبلاً روزنامه‌نگار بوده و اولین زندگی‌نامۀ استیو جابز را نوشته، از سرمایه‌گذاری در سیلیکون‌ولی میلیاردها دلار درآمد کسب کرده، و علاقه‌مند است که جایزۀ بوکر را در فضای دیجیتال فعال‌تر از قبل ببیند.

نیک بارلی، مدیر جشنوارۀ بین‌المللی کتاب ادینبرگ و عضو هیئت‌امنای بنیاد جایزۀ بوکر، می‌گوید «قوانین قدیم قوانینی امپریالیستی بودند، نیت این بود که از آثاری تجلیل کنیم که در امپراتوری سابق منتشر شده‌اند. تغییر قوانین، در درازمدت، گریزناپذیر بود». بارلی رئیس هیئت داوران جایزۀ بین‌المللی بوکر در سال ۲۰۱۷ نیز بوده است، جایزه‌ای که به آثار داستانیِ ترجمه‌شده تعلق می‌گیرد: درحال‌حاضر، دو جایزه در هم ادغام شده‌اند و تمامی رمان‌های انگلیسی و غیرانگلیسی‌زبان را که در انگلستان منتشر شده باشند در بر می‌گیرند.

با وجود همۀ این قوانین انبوه، ترفندهای گوناگونی هم هست که ناشران امیدوارند با کمک آن‌ها بتوانند شانس برنده‌شدن خود را بالا ببرند. یکی از ترفندها این است که رسماً اثری را معرفی کنند که نویسنده‌اش یا تازه‌کار است یا چندان شناخته‌شده نیست، با این کار هم خوانده‌شدن آن اثر را تضمین می‌کنند و هم اثر برجسته‌تر را در فهرست فراخوان نگه می‌دارند، چراکه اطمینان دارند داوران چاره‌ای جز فراخواندن آن نخواهند داشت. دَن فرانکلین، که در سال ۲۰۱۹ از سِمت ریاست جاناتان کیپ بازنشسته شد، می‌گوید «ریسک این کار به‌شکلی باورنکردنی بالاست، چون بیشترِ اوقات از روی لجاجت نام‌های مشهور را فرانمی‌خوانند». در کتابخانۀ هیلاری منتل فقط سه یا چهار کتاب از کتاب‌هایی که در سال ۱۹۹۰ داوری کرده باقی مانده است. یکی از آن‌ها کتاب دنیای بزرگ از دیوید مالوف است که خودِ منتل آن را فرا خوانده بود. ولی این کتاب به فهرست نامزدهای نهایی راه نیافت. منتل به من می‌گوید «خیلی دیر شده بود و ما حسابی خسته بودیم». او می‌گوید حتی تا همین الان هم «هربار که چشمم به آن می‌افتد، با خودم می‌گویم می‌توانستم بیشتر پایش بایستم؟ ’». منتل می‌گوید ای کاش ناشر، یعنی «چَتو اَند ویندوس»، این اثر را معرفی می‌کرد، چون شانس این کتاب بیشتر بود.

ترفند دیگر این است که، با تأسیس زیرمجموعۀ جدیدی برای انتشارات خود، تعداد کتاب‌هایی را که می‌توانید معرفی کنید افزایش دهید. استوارت کِلی، نویسنده، منتقد و داور سال ۲۰۱۳، می‌گوید «شاید این سوال پیش بیاید که، مثلاً، بلومزبری چرا زیرمجموعۀ «بلومزبری سیرکِس» را راه انداخته است. شاید فکر کنید تفاوت زیبایی‌شناختی زیادی بین این دو وجود داشته، اما درواقع فقط خواسته‌اند احتمال بُردشان را دوبرابر کنند». بعضی ناشران رزومۀ داوران را زیر و رو می‌کنند و آثارشان را براساس سلایق فرضی آن‌ها ارائه می‌کنند. فرانکلین دراین‌باره می‌گوید «سعی می‌کنی تصور کنی که آیا کینگزلی اِیمیس به رگ‌یابی ۱۰ رأی می‌دهد؟ نه، شاید ندهد». این روش ممکن است نتیجۀ معکوس داشته باشد: در دورۀ داوریِ لی چایلد، موجی از آثار تریلر به بوکر عرضه شد، اما هیچ‌کدام حتی به فهرست اولیه هم راه نیافت.

فرانکلین می‌گوید نکتۀ بسیار مهم برای ناشران این است که اگر می‌خواهند از بگومگوی وحشتناک با نماینده‌ها یا نویسنده‌های پرخاشگر و افسرده دوری کنند، هرگز و تحت هیچ شرایطی نباید به نویسندگان از اینکه اثرشان به بوکر معرفی شده یا نه حرفی بزنند. ناشران زیادی برایم از نمایندگانی تعریف کرده‌اند که سعی می‌کنند در قراردادها قید کنند که کتابِ نویسنده حتماً باید به بوکر معرفی شود، هرچند هیچ‌یک از آن ناشران اعتراف نمی‌کنند که این اتفاق تابه‌حال برای خودشان افتاده است. فرانکلین می‌گوید وقتی در تصمیم‌گیری برای انتخاب اثری با بن‌بست مواجه می‌شدیم، درنهایت «گاهی سکه می‌انداختیم».

ژولیت مِیبی از انتشارات مستقلِ وان‌ورلد دو سال پشت‌سرهم در بوکر برنده داشت، یکی مارلون جیمز در سال ۲۰۱۵ و دیگری پال بیتی در ۲۰۱۶، که هردوشان را به‌خاطر پیش‌پرداخت‌های ناچیز و پنج‌رقمی‌شان انتخاب کرده بود، بنابراین شاید بتوانیم او را در هنر ارسال آثار برای داوری صاحب‌نظر بدانیم (خودش می‌گوید سال گذشته، از همان وقتی که فهرست نامزدهای اولیه را دیده، می‌دانسته شاگی بین برندۀ جایزه خواهد بود). اما درنهایت، می‌گوید هیچ علمی در این کار دخیل نیست. «تنها کاری که باید انجام دهید این است که دُم الاغ را بردارید و چشم‌بسته سر جایش بچسبانید».

هیچ‌فردی، در هیچ برهه‌ای از زندگی‌اش، به‌اندازۀ داوران بوکر کتاب نمی‌خوانَد. بعد از آنکه کتاب‌ها دسته‌دسته از طرف ناشران به دفتر مؤسسۀ روابط عمومیِ دوتی اروینگ می‌رسند، شماره‌گذاری می‌شوند و به ترتیب زمانِ رسیدنشان برای داوران ارسال می‌شوند. سپس داوران در هر یک از جلساتی که هر ماه، از ژانویه تا جلسۀ اعلام فهرست اولیه در ماه ژوئیه، برگزار می‌شود ۲۰ تا ۳۰ اثر را بررسی می‌کنند.

کد خبر 614399

منبع: ایمنا

کلیدواژه: جایزه بوکر جایزه بین المللی بوکر بوکر بین الملل جایزه من بوکر برنده جايزه بوكر 2022 کتاب های برنده جایزه پولیتزر کتاب های برنده جایزه بوکر جایزه بوکر عربی برندگان جایزه پولیتزر کتاب های برنده جایزه نوبل ادبیات شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق من می گوید هیئت داوران رمان نویس کتاب هایی سال ۲۰۱۹ جایزه ای کتاب ها بوکر ه سال ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۲۵۳۴۱۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

برنامه و داوران هفته ۲۶ لیگ برتر فوتبال

داوران هفته بیست و ششم لیگ برتر فصل جاری فوتبال ایران مشخص شد که موعود بنیادی‌فر در انتخابی جنجالی بازی حیاتی پرسپولیس را سوت خواهد زد.

به گزارش تابناک ورزشی؛ سایت رسمی فدراسیون فوتبال، رقابت های هفته بیست و ششم لیگ برتر فصل جاری ۱۴۰۳-۱۴۰۲ در حالی یکشنبه و دوشنبه ۱۶ و ۱۷ اردیبهشت ماه ۱۴۰۳ برگزار می شود که کمیته داوران اسامی داوران هر یک از دیدارها را مشخص کرد.

موعود بنیادی‌فرد این فصل ۳ بازی پرسپولیس را قضاوت کرده که این تیم مقابل سپاهان شکست خورد، با استقلال مساوی کرد و گل‌گهر را شکست داد.

کوپال ناظمی هم دیدار استقلال - ذوب‌آهن را سوت خواهد زد. استقلال این فصل در تنها دیدار خود با قضاوت ناظمی از سپاهان شکست خورد و تنها شکست فصل خود را تجربه کرد.

یکشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳

 گل گهر سیرجان- شمس آذر قزوین 

داور: ایمان کهیش کمک ها: حسن ظهیری، حامد تازه پور و حامد سیری ناظر: ایرج نظری

دوشنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳

صنعت نفت آبادان - مس رفسنجان

داور: پیام حیدری کمک ها: حسین مرادی، عباس پورحمیدی و امیر ایار ناظر: حسین خانبان

پیکان تهران - آلومینیوم اراک

داور: محمدحسین زاهدی فرد کمک ها: مهدی شفیعی، بهزاد پناهی و محمدعلی صلاحی ناظر: رسول فروغی

سپاهان - استقلال خوزستان 

داور: حسن اکرمی کمک ها: مهدی سیفی، محسن بابایی و فرزاد منصوری ناظر: سعید بطحایی

نساجی قائمشهر - پرسپولیس

داور: موعود بنیادی فر کمک ها: علیرضا ایلدروم، حسن انتظاری و امیرسامان سلطانی ناظر:محسن قهرمانی

ملوان انزلی - هوادار تهران

داور:میثم حیدری کمک ها: یعقوب حجتی،علیرضا طاهرخانی و پوریا افشاریان ناظر: فریدون اصفهانیان

فولاد خوزستان - تراکتور تبریز

داور:بیژن حیدری کمک ها: علی احمدی، یوسف مغروری و مسعود حقیقی ناظر: حسن کامرانی فر

استقلال - ذوب آهن اصفهان

داور:کوپال ناظمی کمک ها:امیرمحمد داودزاده، محمدعلی پورمتقی و شبیر بهروزی ناظر: محمدرضا ابوالفضلی

دیگر خبرها

  • ناظمی و بنیادی فر برای سرخابی‌ها سوت می‌زنند
  • داوران جنجالی برای سرخابی در هفته ۲۶ لیگ
  • برنامه و داوران هفته ۲۶ لیگ برتر فوتبال
  • معرفی فینالیست‌های والتر اسکات ۲۰۲۴
  • جام جهانی از داوری ایران گرفته شد
  • زنانی که در کن رئیس شدند
  • اعطای جایزه جهانی آزادی مطبوعات به خبرنگاران غزه
  • اعطای جایزه جهانی آزادی مطبوعات یونسکو به خبرنگاران غزه
  • تکلیف جایزه بزرگ جشنواره شهرنما چه شد؟
  • دستگیری شاهرخ‌خان در تهران | ناگفته های شاهرخ خان در گفت و گو با همشهری آنلاین